راهنمای ۶ مرحله‌ای برندسازی با بودجه‌ی کم


در بازاریابی از واژه‌ی برند و مشتقات آن زیاد استفاده می‌شود، اما همیشه در رابطه با معنای آن در کسب و کارهای مختلف ابهام وجود دارد. این واژه چه چیزهایی را شامل می‌شود؟ برای برندسازی باید متخصص استخدام کنم؟ برندسازی گران است؟

پاسخ سوال آخر این است: لزوماً نه. راه‌های زیادی برای برندسازی بدون نیاز به بودجه‌های هنگفت وجود دارد. البته این کار زمان زیادی می‌طلبد، اما در نهایت شاهد بازگشت سرمایه، و در برخی موارد، حتی صرفه‌جویی در هزینه‌ها خواهید بود.

با ما همراه باشید تا با هم ببینیم که چگونه می‌توانیم همین امروز برندسازی را شروع کنیم.

 

۱) مخاطب خود را بشناسید.

این که ۸۲ درصد شرکت‌هایی که پیشنهادات ارزشمندتر دارند از خصوصیات رفتاری خریدار استفاده می‌کنند، تصادفی نیست.

نیازها، اهداف و رفتار مشتریان بالقوه‌ی شما مشخص می‌کند که چگونه باید محصول یا سرویس خود را ارائه کنید. درک این موارد به شما کمک می‌کند تا بدانید مشتریانتان به دنبال چه هستند، چه چیزی آن‌ها را تهییج می‌کند و در کجای دنیای آنلاین زندگی می‌کنند. همان طور که می‌دانید داشتن این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا یک برند قوی و اثرگذار داشته باشید و به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنید.

 

۲) یک هویت برای خودتان بسازید.

زمانی که شخصیت خریداران خود را پیدا کردید، کم کم می‌توانید به برندتان شکل دهید. این مسئله شامل ساخت هویت برند – چیزهایی که مردم را از برند شما آگاه می‌کند – است که در روابط عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

۳) در رسانه‌های اجتماعی حضوری مداوم داشته باشید.

خوب، حالا می‌دانیم که مخاطبان شما چه کسانی هستند. و می‌دانیم که چه چیزی را چگونه قرار است بگویید. اما آن‌ها کجا هستند؟

با توجه به این که احتمالاً تصویر واضحی از بخش های مختلف مخاطبین خود دارید، باید بدانید که آن‌ها بیشترین زمان خود را کجا و خصوصاً در کدام رسانه‌ی اجتماعی می‌گذرانند.

با استفاده از اطلاعات جمعیت شناسی کاربران رسانه‌های اجتماعی که توسط مرکز تحقیقاتی Pew گردآوری شده درمیابیم که مخاطبان از پنج رسانه‌ی بزرگ اجتماعی یعنی فیسبوک، پینترست، اینستاگرام، لینکدین و توئیتر استفاده می کنند.

با توجه به داده ها باید در نظر بگیرید که مخاطبین شما از کدام شبکه ی اجتماعی بیشترین استفاده را می کنند. اگرچه این حرف به معنای این نیست که باید بقیه‌ی سایت‌ها را فراموش کنید، اما به شما کمک می‌کند تا تمرکز و منابع خود را به سایت هدف اختصاص دهید.

 

۴) وبلاگ

وبلاگ، خصوصاً در مرحله‌ی «جذب»، هسته‌ی مرکزی بازاریابی درون گرا است که افراد غریبه را به بازدیدکننده‌ی سایت شما تبدیل می‌کند.

 

 

در حقیقت، وبلاگ‌نویسی احتمالاً بنیادی‌ترین مرحله‌ی بازاریابی درونگرا است. این قدم به شما کمک می‌کند تا با ساخت محتواهای آگاهی دهنده‌ای که با اطلاعات مورد نیاز فرد مرتبط است، به مشتری‌های واجد شرایط دست یابید. به همین دلیل ارتباط مطالب با مخاطب اهمیت زیادی دارد. وقتی متن می‌نویسید، مطمئن شوید که محتوا را متناسب با جستجوها بهینه‌سازی کرده باشید .

باور کنید اگر درباره‌ی چیزی بنویسید، مخاطبین هم به دنبال همان مطالبی که نوشتنش در حوزه‌ی توان شماست خواهند بود. بعد از دوستان و آشنایان، وبلاگ سومین منبع قابل اعتماد اطلاعات است. به علاوه، این محتوا که در برندسازی با بودجه‌ی کم نقش مهمی بازی می‌کند، می‌تواند به پر بارتر کردن شبکه‌های اجتماعی شما کمک کند. 

وبلاگ‌نویسی اگرچه از نظر مالی ارزان، اما نیاز به صرف زمان زیادی دارد. نمونه این سوال در بازاریابی درونگرا این است: «ترجیح می‌دهید روزانه یک ساعت وبلاگ‌نویسی کنید، یا همیشه در مقابل بازدیدکننده‌ها کمبود محتوا داشته باشید؟»

مثل برنامه‌ریزی برای حضور در رسانه‌های اجتماعی، داشتن تقویم ویراستاری هم می‌تواند به داشتن زمانبندی استوار و محتوای تازه کمک کند.

 

۵) خدمات مشتریان را اولویت قرار دهید

وقتی نام Zappos را می‌شنویم، اکثر ما بلافاصله یاد «خدمات مشتریان بی‌نظیر» آن می‌افتیم. این فروشگاه آنلاین البسه، این سطح از خدمات را به هسته‌ی رویکردهای تجاری و ارزشی خود تبدیل کرده است.

این کار چه اهمیتی دارد؟ Zappos با پیاده‌سازی خدمات مشتریان عالی، به عنوان بخش مرکزی برند خود، در هزینه‌های بازاریابی و تبلیغات صرفه‌جویی زیادی کرده است. چون از تبلیغات کلامیِ مشتریان فعلی و بالقوه‌ی خود استفاده می‌کند، چیزی که ما آن را رسانه‌ی اکتسابی می‌نامیم. در این روش به جای صرف هزینه، از شهرتی که برند شما به واسطه‌ی کار ارزشمند خود کسب کرده استفاده می شود. (شرکت‌های آمریکایی به خاطر خدمات مشتریان بد سالانه حدود ۴۱ میلیارد دلار از دست می‌دهند.) 

هدف باید ایجاد یک تجربه‌ی لذت بخش و مثال‌زدنی باشد. وقتی مشتری اولویت اصلی شرکت باشد، صحبت آن‌ها درباره‌ی شما نباید هزینه‌ای بر دوش شما بگذارد. به یاد داشته باشید که خودتان این اعتبار را کسب کردید.

اما این قضیه به همان اهمیت هویت باز می‌گردد. وقتی در راه برندسازی قدم می‌گذارید، به ارزش‌هایی فکر کنید که می‌خواهید شما را بر مبنای آن‌ها بشناسند. آیا سرویس‌دهی عالی یکی از این ارزش‌هاست؟ این ارزش‌ها همان چیزی است که فرهنگ برند را شکل می‌دهد و بر صدایی که می‌خواهید به مخاطب برسانید اثر می‌گذارد.

 

۶) از برندسازی مشارکتی بهره بگیرید.

وقتی تازه شروع به ساختن یک برند کرده‌اید، شاید مخاطبین زیادی نداشته باشید. اما همان طور که تا الان گفتیم، خودتان می‌توانید آن را بسازید، هر چند این کار زمان می‌برد. یکی از روش‌هایی که تا آن زمان برای شناساندن برند خود به مخاطبین بیشتر می‌توانید استفاده کنید این است که با شرکتی که مخاطب زیادی دارد همکاری نمایید.

اما بی‌دلیل هر شرکت باسابقه‌ای را برای همکاری انتخاب نکنید. این برند باید با شما متناسب باشد. همکاری شما باید در نظر مخاطب منطقی به نظر برسد. برای برندسازی مشترک چند توصیه برایتان داریم:

  • مخاطبین شریک خود را در نظر بگیرید. آیا آن‌ها تمایلی به برند شما دارند؟ بدون کمک آن‌ها کار واقعاً برایتان مشکل است؟ مخاطبین آن شرکت چقدر به شما اعتماد دارند؟ مردم این روزها دیگر به روش‌های تبلیغاتی قدیمی اعتماد ندارند، پس مطمئن شوید که شریک شما طوری با مخاطب ارتباط برقرار کند که به جای ابهام، اعتماد ایجاد نماید.
  • چیزی برای ارائه به شریک‌تان داشته باشید. این شراکت باید برای شما، شریک‌تان و مشتریان یک توافق برد-برد باشد.
  • حتماً یک برند مشهور و غیر انتفاعی را برای شراکت انتخاب کنید. خیلی از مردم خریدهای خود را بر اساس جوابگویی اجتماعی برند مورد نظر انجام می‌دهند. در واقع، ۸۵ درصد جوانان گفته‌اند که این عامل باعث می‌شود یک برند را به شخص دیگری پیشنهاد بدهند.

 

برندسازی را شروع کنید:

ساختن برند خصوصاً وقتی منابع محدود است، کار بسیار سختی به نظر می‌رسد. اما همان طور که دیدیم، روش‌های اقتصادی زیادی نه فقط برای شروع، بلکه برای ادامه‌ی مسیری که آغاز کرده‌اید وجود دارد.

 سعی کنید از این کار لذت ببرید. البته حتماً باید برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری منطقی هم داشته باشید. اما این کار به طور کلی یک عمل خلاقانه است، پس اگر به مشکل برخوردید این قضیه را از یاد نبرید.