• 31
    شهریور

    آیا مطمئن هستید ایمیل هایتان به مشتری می رسد یا نه؟

    آیا تا به حال برای شما نیز پیش آمده که به این فکر کنید این چند صد ایمیلی که ارسال می کنید به inbox
    مشتری خواهد رسید یا نه؟
     
    در این اینفوگراف به نکاتی در مورد اینکه چه کنیم و چه نکنیم تا ایمیل هایمان به صندوق ورودی مشتری برود و هرگز اسپم نشود، پرداخته ایم :
     
  • 17
    شهریور

    5 ایده برای به کار بردن call to action های پویا

    آیا تا کنون از call-to-action ها در کمپین های خود استفاده کرده اید ؟ از CTA های داینامیک چه طور؟

    تا کنون CTA ها تنها برای رساندن شما به هدف و نیازتان بوده است. مانند کلیک بر روی لینکی خاص، بازدید مشتری از یک  landing pag، خرید محصول و در کل به طور عمومی برای همه کاربران ارائه شده است. اما زمانی که شما CTA های خود را براساس نیاز ها و علایق مشتریانتان انتخاب کنید، به نوعی ایمیل خود را شخصی سازی کرده اید، شخصی سازی فقط به این معنا نیست که ایمیلی با نام هر شخص برایش ارسال کنید و بنویسید مثلا مشتری محترم جناب آقای ..... و ادامه کمپین، نه!!!

    این که شما کمپین ها و CTA های خود را طوری برنامه ریزی کنید که مشتری از دیدن call-to-action ایمیل شما به وجد بیاید نوعی شخصی سازی (personalization) محسوب می شود که از جنس داینامیک می باشد.

     حتما تا کنون برای شما نیز پیش آمده که ایمیلی دریافت کنید و با دیدن لینک یا تبلیغی مشتاقانه به روی آن کلیک کنید و با خود بگوئید : " چه عالی مدت ها بود به دنبال این محصولی یا چنین خدماتی بودم" و با رفتن به سایت و مشاهده آن یا واقعا همان کالایی را دیده اید که انتظارداشتید و یا نه، در هر صورت مهم این است که شما را تشویق به کلیک و اقدام به خرید یا مشاهده کرده است (call-to-action).

    این که در فضای کسب و کار و محصولات شما چه چیز مطابق با علایق و نیازهای مشتری می باشد تا براساس آن  CTA های مناسب را در کمپین ها ارائه دهید، call-to-action داینامیک می باشد. 

    به خاطر داشته باشید شخصی سازی اثر گذارترین روش در بازاریابی است. طی یک بررسی که بر روی 93000 CTA در دنیا انحام گرفته، مشخص شده که CTAهای داینامیک که نیاز مشتری را هدف قرار داده است، نسبت به CTAهایی که برای همه بازدیدکنندگان و به صورت عمومی طراحی شده اند، 42% بیشتر سرنخ ها را به فرصت تبدیل کرده اند.

    در اینجا چند ایده کوتاه توضیح داده شده تا بتوانید CTA های داینامیک را در سایت، کمپین ایمیل و وبلاگ خود قرار دهید :

    1-   ارائه پیشنهادات مختلف بر اساس علایق کاربران :

    اگر شما بازاریاب باهوشی باشید به احتمال زیاد تعداد زیادی از سرنخ های خود را به مشتری تبدیل می کنید. همان طور که می دانید افراد مختلف دارای نیاز ها و علایق متفاوتی هستند. چرا از اطلاعاتی که راجع به مشتریانتان دارید برای ارائه پیشنهادات متفاوت به آن ها استفاه نمی کنید؟

    به طور مثال یک کسب و کار که در زمینه تبلیغات فعالیت می کند، به مشتریان  خود که در زمینه تجارت الکترونیک فعالیت می کنند، یک CTA در مورد ebook تجارت الکترونیک ارائه می دهد، اما به مشتری هایی که به اصطلاح مصرف کننده و nonprofit هستند در نهایت یک CTA برای ثبت نام در webinar (سمینار تحت وب) ارائه می دهد. به کار گیری چنین روشی بسیار موثر تر از نمایش یک یا چند آفر عمومی به هر دو گروه می باشد که فقط باعث کمی تامل و تجدید نظر در آنها می شود.

    2-   ارائه پیشنهادات مختلف  بر اساس میزان بازدید از صفحات سایت

    صفحات پر بیننده سایت می توانند به روشنی به شما بگویند کدام مباحث کسب و کار شما طرفدار بیشتری دارد، برای آن ها CTA ارائه دهید.

    3-   ارائه پیشنهادات مختلف ‌ بر اساس رده های سنی مختلف

    اینکه چه افرادی بیشتر به چه صفحه هایی می روند نیز آمار مفیدی است. از این آمار می توانید رده سنی و یا رده های سنی سایت خود را پیدا کنید. یک سایت ممکن است با توجه به محصول یا کالایی که ارائه می دهد دو گروه سنی مختلف و یا بیشتر را جذب خود کند پس CTA هایی مناسب برای هر گروه سنی از لحاظ محتوا و طراحی ارائه دهید.

    4-   ارائه پیشنهادات مختلف ‌به کاربرانی که قبلا دانلود داشته اند و یا ثبت نام کرده اند

    کاربرانی که به صورت آنلاین و در لحظه در سایت برای کالا یا محصولی ثبت نام می کنند دیگر نمی توان برای آن ها درباره همان محصول CTA ارائه کرد اما فرصت را از دست ندهید شما می توانید درباره مباحث دیگر CTA های مختلفی را در ایمیلی که برای خوش آمدگویی و یا تائید عضویت ارسال می کنید قرار دهید.

    5-   ارائه همان پیشنهادات به همان مشتریان ولی این بار به صورت شخصی سازی شده و با ارسال به تک تک آنها

  • ایمیل مارکتینگ بهتر است یا فیس بوک

    در این مقاله هدفمان را مقایسه دو پلتفرم بزرگ در دنیای تبلیغات مجازی قرار داده ایم. ایمیل مارکتینگ و شبکه های اجتماعی.

    این دو در تبلیغات اینترنتی به نوعی رقیب همدیگر محسوب می شوند. البته با توجه به اینکه سابقه حضور شبکه های اجتماعی و تمایل افراد به استفاده از آنها بیشتر از ایمیل مارکتینگ است تصور می رود این social network ها هستند که برنده اند. اما بهتر است نتیجه را در این چالش که در قالب یک اینفوگراف برای شما به نمایش گذاشته شده است، مشاهده کنید :

    مقایسه ایمیل مارکتینگ و شبکه های اجتماعی

  • 7 اشتباه رایج که نرخ اسپم را بالا می برد. آیا نرخ اسپم شما نیز بالا رفته است ؟

    بعضی از بخش های قانون اسپم کاملا واضح است اینکه کاربران ایمیل هایی که از دیدشان مشکوک و ناشناش باشند را اسپم می کنند. اما برخی قوانین آن کمی مبهم می باشد که بعضی از آن ها اگر شکسته شود تا 16000 دلار برایش جریمه در نظر گرفته شده است.  (در مورد اسپم، تاریخچه و قوانین آن بیشتر بدانید)

    در اینجا چند اشتباه رایج که معمولا ناخواسته توسط بازاریابان ایمیل انجام می شود و منجر به اسپم ایمیل ها می شود، برایتان توضیح داده می شود :

    1-    شما اجازه لغو اشتراک را به مشترکین نمی دهید : 

    آیا می دانستید این کارغیر قانونی است اگر هیچ امکانی در خبرنامه هایتان برای لغو اشتراک مشتریان قرار ندهید؟ مطمئنا لینک لغو اشتراک را در انتهای اکثر خبرنامه های تبلغیاتی دیده اید. اکثر بازاریابان بدنبال روش هایی برای جذب مشتری هستند و ایمیل مارکتینگ یکی از آن هاست اما همان بازاریابان امکان لغوعضویت را به معنای احترام به حقوق مشتری با دسترسی آسان در اختیار کاربران می گذارند.

    شما ممکن است متوجه شده باشید حتی Gmail نیز امکان لغو عضویت یا لغو ارتباطات ایمیلی را نیز در قالب یک لینک فراهم کرده است، تا شما به راحتی با کلیک بر روی این لینک بتوانید لغو عضویت کنید.

    اجازه لغو اشتراک یکی از مهم ترین قواعدی است که باعث می شود در ذهن کاربران باقی بمانید. زیرا آن ها واقعا باید خواستار ایمیل های شما باشند در غیر این صورت ایمیل هیا خود را به سمت پوشه اسپم هدایت کرده اید.

    2-    شما مشتریانی که درخواست لغو اشتراک کرده اند را از عضویت خارج نمی کنید : 

    بعد از آنکه امکان لغو اشتراک آسان را در خبرنامه هایتان فراهم کردید حال باید واقعا کاربرانی را که درخواست لغو عضویت کرده اند را از لیست خود خارج کنید. اگر نرم افزار شما این امکان ار به صورت خودکار برای شما فراهم نکرده و شما باید به طور دستی ایمیل ها را از لیست خارج کنید، توجه کنید که حداکثر تا 10 روز پس از درخواست لغو اشتراک باید مشترک را از لیست خود حذف کنید. در حال حاظر نرم افزار های ایمیل مارکتینگ این امکان را فراهم کرده اند که برای کاربرانی که لغو اشتراک می کنند ایمیلی ارسال نشود اما آن ها را از لیست ایمیل بازاریاب حذف نمی کنند.

     لغو اشتراک

    3-    شما به طور واضح خود را به مشتری معرفی نمی کنید : 

    زمانی که ایمیلی ارسال می کنید مشتری نیاز دارد تا مطمئن شود شما، شرکت و کسب و کارتان معتبر است. خطی که در آن نام فرستنده نوشته می شود بسیار مهم است (from : “ sender name ”)  این قسمت باید به طور دقیق پر شود و مشخص کننده شخص و یا شرکتی معتبر باشد و مشتری بداند واقعا چه کسی این ایمیل را ارسال کرده است. زمانی که شما نامی از شرکت و یا برند خود را می نویسید به طور 100 درصد نشان می دهید که بخشی از یک کسب و کار می باشید و این موضوع ار لحاظ روانشناختی روی برداشت خواننده از شما تاثیر مثبت می گذارد. همانند ایمیل های ارسالی کارزار در قسمت sender name آن نوشته شده "hamid from karzar.ir"

     نام فرستنده

    4-    شما به خط موضوع یا subject line اهمیت زیادی نمی دهید : 

    انتخاب موضوع قاعده بسیار مهمی است که باید با ظرافت برای آن وقت گذاشته شود. اولین کلمات خبرنامه شما که دیده می شود همین خط موضوع شما است. خط موضوع میزان بازدید از landing page  شما را نیز تعیین می کند. زیرا شما با این یک خط به خواننده می گویید دقیقا راجع به چه چیزی صحبت می کنید و نوع کسب کارتان در قالب چند کلمه توصیف می شود.

    در همان حین که مشغول به ساختن خبرنامه هستید به این فکر کنید که چه موضوعی می تواند هم واضح باشد هم دقیقا به آنچه ارسال می کنید اشاره کند و هم خواننده را به باز کردن ایمیل جذب کنید. خودتان را جای کاربری که با کسب و کار شما تا حدودی آشنا است و ایمیل شما را دریافت می کند قرار دهید (put yourself in their shoes) .

     خط موضوع

     

    5-    ایمیل تبلیغاتی را به طور واضح مشخص نمی کنید : 

    اگرکسب و کار شما ایمیل های خود را برای تبلیغ کالا و یا خدمات ی ارسال می کند، شما نیاز دارید که به طور واضح تبلیغات خود را معرفی کنید و برای این کار بهتر است از تصاویر استفاده کنید اما این تصاویر و مشخصات درج شده در آن ها نباید تفاوتی با پیشنهادات ارائه داده شده در سایت داشته باشد.

    مثلا در ایمیل تبلیغاتی زیر که برای   new York & company می باشد و در مورد فروش البسه است در همان نگاه اول دقیقا مشخص است که به ازای پرداخت 60 دلار، 25 دلار تخفیف و نیز به ازای پرداخت 125 دلار، 60 دلار تخفیف برای کاربر در نظر گرفته شده است.

            ایمیل تبلیغاتی

     

    6-    شما آدرس و شماره تلفن کسب وکار خود را در کمپین خود قرار نمی دهید : 

    یکی از مهم ترین بخش های یک ایمیل تبلیغاتی، آدرس پستی و شماره تلفن صحیح فرستنده است. هر کسب و کاری باید یک آدرس پستی داشته باشد. برای کمک به شفافیت و حقیقی بودن کسب و کار خود نیاز دارید آدرس پستی خود را در جایی از خبرنامه بگنجانید.

    از طرفی راهی برای اینکه مطمئن باشید در یاد کاربر خواهید ماند نیز همین آدرس پستی و شماره تلفن است.

     

    7-    شما تیم بازاریابی و کمپین تبلیغاتی خود ار دنبال نمی کنید : 

    گاهی ممکن است شما کار کمپین تبلیغاتی خود را به تیمی خارج از دفتر کسب و کارتان واگذار کنید در این صورت هم باز شما در برابر آنچه که با نام شما ارسال می شود مسئول هستید. هم شما و هم تیم بازاریابی در برابر ایمیل های ارسالی مسئولیت دارید.  

    همیشه از آنچه که تیم بازاریابی انجام می دهند مطلع باشید و بدانید که دقیقا در همان مسیری که شما تعیین کرده اید محتوا تولید و ارسال می کنند. برای کمپینهای آینده خود طرحی پیاده کنیدو آن را در اختیار تیم خود قرار دهید و بخواهید برای طرح های آینده محتوا های جدید تولید کنند و آنها را در اختیار شما قرار دهند.
  • هفت باور غلط که نباید در باره ایمیل مارکتینگ بپذیرید

    ایمیل یکی از قدیمی ترین ابزار آنلاین ارتباط می باشد که اکثر بازاریابان امروزه به آن تکیه کرده اند. از آنجایی که مدت های طولانی است که از ایمیل به عنوان ابزاری برای بازاریابی استفاده می شود، در نتیجه ما همه روزه با نظرات و دیدگاه های زیادی روبرو هستیم که بیشتر آنها گاهی با هم در تضاد نیز هستند.

    در کل در مورد ایمیل مارکتینگ نظرات متعدد و متضادی در مورد زمان ارسال ایمیل، تعداد کاراکتر های موضوع ایمیل و بهترین راه های بهینه سازی ایمیل و غیره وجود دارد. برای آن که ایمیل مارکتینگ شما موفق و تاثیر گذار باشد ابتدا نیاز دارید که این نظرات را از هم تفکیک کنید و بدانید کدامشان واقعا درست است.

    قیل از آن که هر تغییری در روش ایمیل مارکتینگ خود بدهید به اینفو گراف زیر که توسط یکی از محققان برجسته در زمینه ایمیل مارکتینگ تهیه شده توجه کنید :

    اینفوگراف ایمیل مارکتینگ
    نظر شما در مورد این باور ها چیست؟ کدامشان را قبول دارید و کدام را نه ؟ در این اینفوگراف سعی شده است که باور های غلط که در سمت بالا و چپ تصویر نوشته شده اند را در کنار نظرات درست تر قرار داده شود تا اهمیت دقت به جزئیات در ایمیل مارکتینگ به خوبی محسوس باشد.
    لطفا نظرات خود را برای ما ارسال کنید.
     
    (در انتها قصد دارم از همکار بسیار خوبم سرکار خانم نازنین مدنی گرافیست آرمیتیس برای فارسی سازی و طراحی مجدد این اینفوگراف صمیمانه تشکر کنم )
  • چگونه تولید محتوا برای کارمندان شما تبدیل به علاقه می شود نه کار اجباری

    این روزها در هر گوشه کناری کسب و کار ها برای شرکت خود نام تجاری تعیین کرده و اقدام به برند سازی کرده اند، مشخصات برند و شرکت خود را در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته اند تا کاربران در آنها علاقه خود را ابراز کنند و با انتشار تعداد آنها به نوعی محبوبیت خود را به رخ بکشند و یا اینکه نام و تصویر اشخاص معروفی که از برند آنها استفاده کرده اند را به نمایش بگذارند.

    اما سوال اینجاست که در مورد شرکت و نیروی کار و کیفیت کارتان چه کرده اید؟ آیا کسب و کار شما به اندازه کافی نیرو برای تولید محتوای با کیفیت صرف نظر از نوع شغل و تخصصشان دارد ؟ یعنی آیا تمامی کارمندان شما بدون توجه به نوع تحصیلات و حیطه کاریشان توانایی تولید محتوای مفید در زمینه کسب و کارتان را دارند؟

    در مقاله های گذشته بر این تاکید کردیم که برای تولید محتوای با کیفیت نیروی متخصصی مثل نویسنده و یا وبلاگ نویس استخدام کنید. اما در این مقاله روی دیگر سکه را نشان می دهیم و می خواهیم بگوییم چگونه می توانید برای کارمندان موجود در شرکت ایجاد انگیزه کنید تا محتوای مفید تولید کنند.

    در این مقاله می خواهم توجه شما را به پاسخ های وبلاگ نویسان معروف وContent Marketing World speakers ها به یک سوال کارشناسانه جلب کنم :

    سوال این بود : چه پیشنهاد عملی را می توانید برای تشویق کارمندان به شرکت در تولید محتوا ارائه دهید، به خصوص برای کارمندانی که در بخش بازاریابی نیستند؟

    Scott P. Abel می گوید : این می تواند یک چالش بزرگ برای شرکت هایی باشد که برای محتوا به عنوان دارایی کسب و کار خود ارزش قائل نیستند. از نظر من در اینجا مشکل چگونگی جذب نیرو ها نیست بلکه مشکل فقدان رهبری تیم تولید محتوا است. رهبران بزرگ تحریک کردن، تشویق کردن، ایجاد انگیزه در کارمندان خود را به منظور دستیابی به اهداف قابل اندازه گیری توسط بازگو کردن انتظارات، تعریف نقش ها و مسئولیت پذیری پیدا می کنند. آنها توضیح می دهند که در نهایت هدف از این محتوا چیست و درکی از بازی نهایی در ذهن کارمندانشان نقش می بندند. سپس اطمینان پیدا می کنند که کارمندانشان نقشه و نقشی که باید ایفا کنند تا به هدف تعیین شده برسند را به خوبی درک کرده اند و در آخر میزان کار مفید کارمندان را اندازه گیری کرده و به بهترین آنها پاداش خواهند داد.

    Doug Kessler می گوید : به نقات قوت هر شخص دقت کنید. یک شخص عادی هیچ گاه در یک شب به یک نویسنده ماهر تبدیل نمی شود اما ممکن است مثلا توانایی مصاحبه و مکالمه بالایی با افراد داشته باشد ویا یکی دیگر از کارمندان قدرت درک بصری اش از درک کلامی اش بالاتر باشد و یا اینکه توانایی کارمندی در زمینه فعالیت در شبکه های اجتماعی بالاتر از تولید محتوا باشد.

    Ardath Albee  چند پیشنهاد ارائه می هد :

    1-     ایجاد دوره های آموزشی کوتاه. دوره های آموزشی 10 دقیقه ای آنلاین برگزار کنید هر بار موضوعی در زمینه بالا بردن مهارت تولید محتوا انتخاب کنبد.به عنوان مثال چگونه می توان از فیس بوک استفاده کرد ؟ و یا برای شروع یک مکالمه چه باید کرد ؟

    2-     ایجاد قالب برای وبلاگ نویسی.  به عنوان مثال می توانید ابتدا با یک مقدمه ساده شروع کنید که چرا این وبلاگ مهم است و نویسندگان پست های آن چه کسانی هستند و نیز لیستی از اسامی آنها با یک شناسه کاربری و توضیح مختصری در مورد آنها قرار دهید. همین مقدمه ساده برای شروع یک وبلاگ و تاثیر آن بر جذب کارمندان به تولید محتوا کمک می کند.

    3-     ایجاد یک بانک ایده. به اشتراک گذاری ایده ها در شبکه اینترانت شرکت می تواند ایده های زیاد و نوینی را برای کسب و کارها در تولید محتوا فراهم کند. کارمندان می توانند در آن ثبت نام کنند و ایده های خود را در قالب یک یادداشت قرار دهند. این بانک ایده همچنین می تواند به کارمندان بخش تولید محتوا و بازاریابی نیز کمک کند تا ایده های دیگران را در بهبود کیفیت محتوای خود به کار گیرند.

    4-     فراهم کردن امکان ضبط صدا. راه دیگر این است که امکانی برای کارمندان فراهم شود تا بتوانند صحبت های خود را در مورد یک موضوع و ایده خاص ضبط کرده و با گوش دادن به آن بتوانند خلاصه ای کوتاه مفید و تمیز را رونویسی کنند و آن را در شبکه شرکت به اشتراک بگذارند.

    5-      ایجاد امکان نظر دادن یک متخصص در مورد یک تاپیک. این امکان را فراهم کنید که یک کارمند متخصص و ماهر در زمینه محتوا بتواند نظر خود را تنها به عنوان "راهنمایی کارشناس" در مورد موضوعات مختلف بیان کند. امکانی مثل تایپ نظر و یا ضبط صدا. با این کار کارمندان کیفیت نظرات خود را محک می زنند و حس قابت و جلب توجه مثبت کارشناس باعث می شود در یادداشت های بعدی اش متفکرانه و با انگیزه بیشتری تلاش کند.

    Ian Cleary می گوید :

    من فکر می کنم شما باید اهمیت برند سازی و مخاطبان هر برند را در موفقیت آن به کارمندان خود آموزش دهید. سودی که کانتنت مارکتینگ برای شرکت و مهم تر از آن برای خود آنها دارد را توضیح دهید. نقش کمک آن ها در ایجاد محتوا و کسب امتیاز برای تولید هر محتوا را توضیح دهید. برایشان توضیح دهید اگر دانش خود را در فضایی خارج از حیطه کاریشان به نمایش می گذارند آنها را در زندگی حرفه ای آینده شان کمک خواهد کرد. نیاز یک برند برای موفقیت  نیاز کارمندان و کارفرمایان است. ایجاد محتوا وقت گیر و چالش برانگیز است پس کارمندان حتما باید مزایای آن را بدانند.

    Andrew Davis می گوید :  من چهار روش شرکت های بزرگ در تولید محتوا را که با رویکرد شخصی خود برداشت کرده ام این گونه دیده ام :

    1-     تفکرات و رویاپردازی کارمندان. این می تواند بنیان گذار جذب کارمندان جوان و کم تجربه و ایجاد انگیزه در آنها باشد.تشویق و دعوت آنها برای به اشتراک گذاشتن رویاهای آینده شان و تفکراتشان برای موفقیت به طور منظم می تواند آنها را در ایجاد ایده و تولید محتوا درگیر کند.

    2-     تیم بایگانی. تیم بایگانی و یا افرادی که به نوعی با تاریخچه فعالیت شرکت آشنایی کامل دارند اشخاصی هستند که بیشترین زمان را در کنار کسب و کار شما بوده اند. این کارمندان را تشویق کنبد تا دیده ها شنیده ها خاطرات و روایاتی که از شرکت ثبت کرده اند را به اشتراک بگذارند. آنها با عشق اطلاعات خود را به اشتراک می گذارند.

    3-     کارمندان مردد. این دسته کارمندانی هستند که به طور کلی به پیشرفت بازار و فعالیت شرکت شک و تردید دارند. به جای قرار دادن آنها در حاشیه از آنها دعوت کنید تا دیدگاه ها و تردید های خود را بیان کنند و نظر آنها را در مورد چگونگی پیشرفت در بازار کار سوال کنید. این بهترین روش برای درک مخاطبان و حتی چشم انداز رقبا در بازار است. از آنها بخواهید سوالات و نظرات خود را آشکارا به اشتراک بگذارند و به بحث و گفتگو در آن باره بپردازند. این کار آنها را بسیار خوشحال خواهد کرد که دیگران چگونه با علاقه در مورد نظرات و تفکرات آنها به گفتگو می پردازند.

    4-     کارمندان متخصص. افراد متخصص به طور کل در انجام وظایف فوق العاده هستند اما این تصور را از خود ندارند که می توانند خلاقیت کاری نیز داشته باشند. آنها وظایف و مسئولیت های حیطه تحصیلی و شغلی خود را به نحو احسنت انجام می دهند ولی فکر نمی کنند که می توانند در جذب مشتری و تولید محتوای مخاطب پسند نقش موثری داشته باشند. کارشناسان شما همیشه در مواقعی که شما از آنها خواسته ای دارید خود را با ضرب العجل هایی روبرو می کنند تا بتوانند به طور کامل و بی نقص وظایف خود را ایفا کنند. به کارشناسان به عنوان حقیقت کسب وکارتان می توانید تکیه کنید مانند یک ژورنالیست برای شما و تیمتان خواهند بود. آنها را به سمینار ها و کنفرانس ها بفرستید تا تمامی اتفاقات یافته ها آموخته ها و فید بک های مردم را به طور متخصصانه برای شما ثبت و بازگو کنند.

    Nenad Senic می گوید :

    بیایید واقع بین باشیم. بسیاری از کارمندان احساس نویسندگی را در خود نمی بینند و یا اصلا به محتوا فکر نمی کنند. بهترین راه برای درگیر کردن آنها با محتوا ها صحبت کردن با آنهاست. مانند یک ژورنالیست عمل کنید. جلسات گفتگوی منظم برپا کنید و از آنها در مورد موضوعات مختلف سوال کنید. نتیجه این گفتگو ها جمع آوری لیستی از نظرات مختلف در مورد موضوعات مختلف می باشد که می تواند در تهیه محتوای مناسب بسیار کارآمد باشد. به مرور زمان این گفتگو ها برای آنها از یک بار سنگین و یک وظیفه خارج شده و در به اشتراک گذاشتن دانسته هایشانشرکت می کنند و به قدردانی که شرکت از آنها می کند علاقه مند می شوند.

    خلاصه آنکه راه های زیادی برای تشویق کارکنان به تولید محتوای سودمند برای کسب و کارتان وجود دارد. در واقع یک ترفند برای افزایش تبلیغات کسب و کار ها می باشد. اما نکته بسیار مهمی که بعد از مطالعه ایده های بزرگان کانتنت مارکتینگ به ذهن من رسید و تمایل دارم آن را بازگو کنم این است که :  کارمندان یک شرکت قبل از آن که در کنار فعالیت تخصصی شان بخواهند به تولید محتوا بپردازند نیاز دارند که احساس کنند ایده ها و نظراتشان برای کسب و کار و مدیران شرکت مهم است و با ارائه آنها چیزی ارزشمند در اختیار شرکت می گذارند. تلاش های اضافه و خارج از حیطه کاری آنها را محترم می شمارند و به رسمیت می شناسند.

    و در آخر نکته ای که نباید فراموش کرد این است که حتی اگر کارمندی نتواند در زمینه تولید محتوا مفید باشد با توجه به حق آموزش، پشتیبانی، احترام و تشویق هر کارمند بدون در نظر گرفتن تخصص و حیطه کاری اش می تواند یک منبع مبلغ قوی برای نام تجاری شما باشد.  

  • دگرش نگرش به ارسال ایمیل در کسب و کارها، اجبار یا اختیار؟

    اگر شما در تعجب هستید که چرا بازاریابان و شرکت ها با اینکه می دانند شما ظرف چند ثانیه می توانید inbox خودرا پاک کنید ولی دائما در حال ارسال ایمیل های تبلیغاتی به صندوق ایمیل شما هستند ، پاسخ آن تنها این است که : ایمیل مارکتینگ شغل آنها است. ارسال ایمیل یکی از آسان ترین و در عین حال تاثیر گذار ترین روش های بازاریابی برای جذب مشتری است. آمار ها نشان داده است تاثیر ارسال ایمیل بر جذب مشتری 40 برابر بیشتر از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک یا توییتر می باشد. دلیلش این است که در کشوری مثل آمریکا هنوز 91 در صد از کاربران روزانه حداقل یک بار ایمیل خود را چک می کنند و خرید از طریق ایمیل برایشان بسیار آسان تر است و 3 برابر بیشتر از فیس بوک است. اما در مجموع متوسط سفارش ها 17 درصد است.
    البته این بدان معنا نیست که بازاریابان باید شما را با لیستی از ایمیل های اسپم و بدرد نخور بمباران کنند، رفتار کاربران هم در حال تغییر است. آمار ها نشان می دهد بین سال های 2008 تا 2012 با کاهش 20 درصدی استفاده از ایمیل و پست الکترونیکی رو برو بوده ایم که دلیل اصلی آن استفاده از شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های موبایل که برای چت و مکالمه طراحی شده اند، می باشد.
    با این حال بازاریابان نباید فریب این آمار ها بخورند، آنها فقط نیاز به داشتن چند مهارت ساده اما مهم برای راه اندازی یک کمپین تبلیغاتی اصولی دارند. این 3 مهارت را در خود و تیم ایمیل مارکتینگ خود تقویت کنید :

    1- با یک کلیک سرنخ را به مشتری تبدیل کنید :

    بازاریابان باید تمام جنبه های ایمیل های ارسالی را در نظر بگیرند. از موضوعی که برای ایمیل انتخاب می کنند تا تصاویری که به آن ضمیمه می کنند. یک ایمیل بستری برای تبلیغ یک برند می باشد پس بازاریابان باید به همان اندازه که برای آدرس ایمیل هایشان وسواس نشان می دهند، برای محتوا و کیفیت ایمیل ارسالی نیز وسواسشان را داشته باشند.
    شما فکر می کنید چرا این همه وقت و سرمایه صرف یک ایمیل می شود تا بتوان کاربر را به سوی وب سایت اصلی هدایت کرد ؟
    ارسال مستقیم کاربر به landing page ها یعنی صفحاتی که کالا یا خدمات پیشنهادی در ایمیل در آنها وجود دارند، تا 25 درصد نرخ تبدیل سرنخ را به یک مشتری افزایش می دهد. و باز هم می گوییم موبایل یا همان تلفن های همراه را فراموش نکنید. 45 درصداز ایمیل های تبلیغاتی امروزه توسط گوشی های تلفن همراه باز می شوند. با این وجود هنوز بسیاری از بازاریابان موفق به بهینه سازی landing page های خود برای گوشی های تلفن همراه نشده اند.
    اگر واقعا تصور شما این است که موبایل ها اهمیت جندانی ندارند به این جمله توجه کنید :
    گوگل می گوید 61 درصد از کاربران مجددا به سایتی که بازدید آن از طریق موبایل مشکل بوده است هرگز مراجعه نمی کنند، و بدتر از آن 40 درصد از آنها به جای آن به سراغ سایت های رقیب می روند.

    2- رفتار مشتری را ثبت کنید :

    بهترین بازاریابان از گزارشات هر ایمیل به عنوان فرصتی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشتریان و مصرف کنندگان استفاده می کنند. آنها اهداف یادگیری مشخصی برای هر کمپین تبلیغاتی تعریف می کنند، داده ها را ضبط و آنها را در گروه های بازاریابی خود به اشتراک می گذارند. بدین ترتیب به راحتی می توانند هدف خود را برای کمپین بعدی و یا حتی چندین کمپین بعذی مشخص کنند. بررسی آمار کلیک و باز کردن مشتریان مانند یک راه مسیر بعدی را به شما نشان می دهد.

    3- کمپین های بعدی را بر اساس رفتار مشتری طراحی کنید نه نیاز خود :

    در حالی که ایمیل مارکتینگ ارسال ایمیل های متعدد و پشت سر هم را صرفا برای ثبت یک کورد رد کرده است اما در سال 2013 آمار ارسال ایمیل در کشور آمریکا به بیش از 838 میلیارد رسید. بهترین ایمیل، ایمیلی است که به گیرنده آن احساس خوشایندی القا کند. ایمیل هایی که با علایق شخصی یک کاربر همخوان باشند جذابیت بسیار بیشتری دارند. بهترین روش این است که طرح کمپین بعدی و موضوع آن بر اساس سابقه هر مشتری، و مطالبی که کلیک کرده اند و تاریخچه خرید طراحی و پیاده شود. به این کار شخصی سازی ایمیل می گویند که نیاز به مهارت های خاص و ابزار جستجوی قوی دارد. زیرا اطلاعات مربوط به یک مشتری اغلب در جاهای مختلف یک سازمان قرار دارد که برای پیش بینی رفتار مشتری نیاز به جمع آوری تمام اطلاعات ثبت شده از او داریم.
    هدف از شخصی سازی ایمیل، ارسال پیام مناسب به شخص مناسب آن است
    اگر چه شخصی سازی ایمیل ها کار وقت گیری است اما بازگشت سرمایه آن تا 20 درصد بیشتر است. در فید بک های دریافتی مثالی از یک سوپر مارکت بود که صاحب آن با شخصی سازی ایمیلهایش بر اساس رفتار مشتری ها و خریدشان توانسته بود تا 10 برابر سود بیشتری کسب کند.

  • 10 آمار تکان دهنده درباره بازاریابی محتوا (Content Marketing)

    روزانه بیش از 27 میلیون قطعه محتوا در وب به اشتراک گذاشته می شود. اگر این سوال همواره وجود داشت که آیا هنوز هم محتوا حرف اول را می زند، این آمار پاسخ به این سوال است. با این حال کانتنت مارکتینگ صنعتی است که به تازگی شکوفا شده و اغلب کسب و کار ها به دنبال آن هستند تا با به کارگیری این شیوه از بازاریابی اینترنتی نام برند خود را به نمایش بگذارند.

    کانتنت مارکتینگ انقلابی در فرایند تبلیغ کسب و کار ها در جهان مجازی به وجود آورد. با رواج شبکه های اجتماعی مثل توییتر و فیس بوک بسیار سریع و آسان می توان در مورد کسب و کار ها و محصولاتشان اطلاعات بدست آورد. در حال حاضر کانتنت مارکتینگ به یک هنر تبدیل شده است، هر تیم بازاریابی در تلاش است که محتوای منحصر به فرد بعدی را تولید کند تا در کمپین تبلیغاتی بعدی شرکت و نام آن را بیشتر بالا ببرد.

    در این مقاله قصد دارم به 10 حقیقت تکان دهنده در مورد کانتنت مارکتینگ این استراتژ ی انقلابی بازاریابی اینترنتی که راه را برای سود بیشتر کسب وکار ها هموار می کند برای شما صاحبان کسب و کار بپردازم :

    1-   شرکت هایی که وبلاگ فعال دارند هر ماه 67% بیشتر از دیگر کسب و کار ها سرنخ تولید می کنند : 

    (سرنخ : یعنی اطلاعات اشخاصی که به شما و کسب و کارتان علاقه نشان داده و با شما تماس برقرار کرده اند، حالا یا مشتری می شوند و یا سرنخی هستند برای جذب آنها در آینده )  

    اکثر کاربران اینترنت عاشق وبلاگ ها هستند و آنها را دنبال می کنند و یا حتی در سایت مورد علاقه شان به دنبال وبلاگ آن می گردند. خوب به چه دلیل این همه طرفدار ؟ اول از همه وبلاگ یک سایت، چشم انداز کاملی از نوع کار و فعالیت یک شرکت را در معرض دید مشتری قرار می دهد و مشتری از همه چیز در مورد کسب و کارشان آگاهی پیدا می کند. دوم اینکه وبلاگ ها بستر مناسبی هستند که صاحبان کسب و کار call to action های خود را برای دسترسی سریع خواننده به منابع اصلی و تشویق و جذب آن به عنوان مشتری، در آن قرار دهند و بنابراین مشتری هم به مطالب  آموزشی و مرتبط با نیازش دسترسی دارد هم در همان جا می تواند به لینک هایی که نیازش را برطرف می کنند دسترسی داشته باشد.

    2-    به طور متوسط بازاریابانی که کانتنت مارکتینگ را انتخاب می کنند، از 12 تاکتیک مختلف استفاده می کنند: 

    هر سال کانال های ارتباطی بیشتری برای تیم های بازاریابی اینترنتی باز می شود که کار بازاریان را ساده تر می کند. از تمام اپلیکیشن های جدید گرفته تا سایتهای مختلف شبکه های اجتماعی ،تمامی این ها روزانه در حال افزایش هستند و کار را برای internet marketers  ها آسان تر می کند.

     آمار نشان می دهد که اکثر بازاریابان از تمامی این بسترها برای تبلیغات اینترنتی خود استفاده می کنند(به طور متوسط 10 تا) مانند کنفرانس های مجازی، گزارش پژوهش ها و فیلم ها.

    3-    86 % از شرکت های B2C (معاملات بین شرکت و مشتری) از کانتنت مارکتینگ استفاده می کنند :

    دیگر تنها شرکت های B2B از کانتنت مارکتینگ استفاده نمی کنند، به دنبال تبدیل شبکه های اجتماعی به بستری برای خرید و جذب مشتری، کسب و کار های B2C به این باور رسیدند که کانتنت مارکتینگ مهم ترین ابزار گسترش مشتری می باشد.

    4-    شرکتهای B2B (معاملات بین شرکتی) 33% از بودجه خود را صرف کانتنت مارکتینگ می کنند :

    این آمار نشان می دهد کانتنت مارکتینگ یاهمان بازاریابی محتوا بسیار با ارزش است که چنین رقمی از بودجه را به خود اختصاص داده است. منابعی مانند سیستم های مدیریت محتوا و یا نرم افزار های ایمیل مارکتینگ هر کدام قیمت و هزینه ای دارند که با پرداخت آن ها می توانید بازاریابی خود را قوی کرده و بازگشت سرمایه (ROI) خودرا ببینید. ساده ترین منفعت این نوع ابزار این است که سیستم های خودکار آنها به شما و کارمندانتان کمک می کنند در وقت خود صرفه جویی کرده و آن زمان را صرف وظایف مهم دیگر کنید و در عین حال فرایند بازاریابی شما نیز در  حال اجراست.

    دیگر مثال آن می توان به این نکته اشاره کرد که کانتنت مارکتینگ سرنخ های شمارا به طور چشم گیری افزایش می دهد، سرنخ هایی که هر کدام در آینده می توانند منجر به یک معامله (Deal) شوند و در لیست مشتریان شما قرار گیرند.

    5-    در کشور آمریکا شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها، از هر 10 نفر کاربر اینترنت 8 نفر را به خود اختصاص داده اند : 

    این رقم بسیار بزرگی است حتی بدون در نظر گرفتن اینکه چند نفر از آنها اقدام به خرید می کنند. زمانی که خریداران اغلب در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک هستند پس شما نیز باید آنجا باشید و به عنوان یک بازاریاب نیازمند یک استراتژی برای پیاده سازی وبلاگ در این شبکه ها هستید.

    6-    ایمیل محبوب ترین فرم ارتباط در فضای اینترنت است : 

    با وجود اهمیت شبکه های اجتماعی در کانتنت مارکتینگ، اما ایمیل هنوز هم برنده است. به همین دلیل بازاریابان باید برای ایمیل مارکتینگ نیز به همان اندازه وقت بگذارند و ارزش آن را فراموش نکنند. امروزه با روی کار آمدن ابزاری مانند نرم افزار های ایمیل مارکتینگ مدیریت ارسال، ایجاد ایمیل و بررسی آمار های ایمیل مارکتینگ بسیار ساده و قابل دسترس برای تمامی کاربران اینترنت می باشد. 

    7-    حدود 47% از بازاریابان B2B به طور منظم از LinkedIn استفاده می کنند : 

    حتی اگر سرنخ های شما بیشتر از فیس بوک یا توییتر استفاده می کنند بد نیست که به شبکه های دیگر مانند LinkedIn نیز به عنوان بستری برای جذب مشتری نگاه کنید. اگر با این ایده موافق نیستید به این آمار توجه کنید، تحقیقات نشان داده top salespeople حدود 6 ساعت در هفته وقت خود را در LinkedIn می گذرانند.

    8-    نزدیک به 87% از شرکت های B2B برای توزیع محتوای خود از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند : 

    درست است که توزیع محتوای مفید در مکان هایی مانند صفحات وب سایت ها جایگاه مناسبی است اما توزیع آن از طریق رسانه ها نیز شانس بیشتری را برای افزایش سرنخ ها فراهم می کند. زیرا همیشه هم تبلیغات در فیس بوک و توییتر و دیگر فضاهای مجازی کافی نیست.   

    9-    شرکت هایی که 15 بار در ماه محتوای وبلاگ خود را به روز می کنند، 5 برابر بیشتر از بقیه ترافیک بازدید دارند : 

    این عدد نشان دهنده یک حقیقت ساده است : وبلاگ خود را بساز و کاربران را به سمت خود جذب کن. طنازانه می توان وبلاگ را مانند خرده نانی دانست که برای هدایت دیگران به سمت خود در فضای مجازی ریخته اید. البته باید برای این کار یک تیم فروش را در نظر بگیرید همچنین یک متخصص در زمینه نوشتن که حتی در خانه هم می تواند کار کند و مطالب وبلاگ را همیشه به روز و تازه نگاه دارد و نظرات و سوالات سرنخ ها را به صورتی هوشمندانه پاسخ دهدبه گونه ای که باعث جذب آن ها شود. این یک تاکتیک فروش بسیار مفید است.

    10-تنها 44% از شرکت ها کانتنت مارکتینگ خود را به تیم هایی بیرون از شرکت محول می کنند : 

    اگرچه این کار بسیار ساده است که فعالیت در شبکه های اجتماعی و یا وبلاگ نویسی و غیره را به تیمی بیرون از شرکت محول کرد. اما تاریخچه فعالیت کسب و کارها اولویت تیم داخلی را نشان می دهد. البته استفاده از نیروی خودی هم جوانب منفی دارد و هم مثبت. بزرگترین جنبه مثبت آن این است که تیم داخلی به طور کلی دسترسی بیشتری به اطلاعات اولیه، صدای شرکت و شعار شرکت دارد و در کل ملموس تر از تیمی است که آشنایی چندانی با شما و کسب و کارتان ندارد. همچنین شما نیز نظارت کامل بر روند کار دارید با این حال ممکن است استفاده از تیم داخلی گران تر از تیم های بیرون از شرکت باشد.

    توضیح : B2B یا Business-to-business توصیف شرکت هایی است که تعامل آن ها با دیگر شرکت های تجاری است مانند معامله بین تولید کننده و عمده فروش و یا بین عمده فروش و خرده فروش. نقطه مقابل آن B2C یا business-to-consumer است این نیز توصیف شرکت هایی است که تعاملاتشان با مصرف کننده است. همچنین نوع دیگری که شاید عنوان آن را در بعضی مقالات دیده باشید B2G یا Business-to-government (تعامل شرکت و دولت) می باشد.

    نام های تجاری B2B و B2C اصطلاحاتی هستند که در بازاریابی استفاده می شوند.

     

     

  • 5 محتوای کوچک که کمتر از 5 دقیقه می توانید ایجاد کنید

    تولید محتوا در کمترین زمان
     

    حتما برای شما هم پبش آمده که گاهی هنگام تولید محتوای جدید با سیل عظیمی از افکار و ایده های نو روربرو می شوید که انتخاب یکی از آنها و تمرکز برای تولید محتوای آن نیاز به وقت زیادی دارد اما شما تمام روز را وقت برای تولید محتوا ندارید.
    اگر در زمان کمبود داشتید و در شرایط فورس قرار گرفتید با کمی تلاش هر یک از مطالب پائین می تواند در تولید محتوای با کیفیت در کمترین زمان به شما کمک کند :

    1- پاسخ به سوالات در یک فیلم ویدئویی : 

    این روزها دیگر برای تهیه یک فیلم ویدئویی با کیفیت نیاز به تجهیزات خاصی ندارید. تمام گوشی های هوشمند و تبلت ها امکانات فیلم برداری با کیفیت را دارند. در کمترین زمان می توانید فیلمی تهیه کنید و کمی ادیت بر روی آن انجام داده و در Youtube و یا دیگر سرویس های اشتراک گذاری ویدئو، آن را قرار دهید.
    بنابراین  برای تولید محتوای این چنینی و پاسخ به سوالاتی درباره شما یا کسب و کارتان و یا محصولات و خدمات، کافی است فیلم و یا حتی صدای خود را ضبط کنید. توجه داشته باشید لازم نیست زمان زیادی را صرف ادیت ویدئوی خود کنید زیرا امروزه اکثر افراد با چنین فرمت هایی که بسیار ساده و نزدیک به واقعیت هستند بیشتر ارتباط برقرار می کنند تا فیلم های بسیار ساختگی و پر زرق و برق.
    لینک ویدئوی خود را با یک مقدمه کوتاه و سریع در وبلاگ خود به عنوان یک پست قرار دهید. این کار نیز تنها چند دقیقه زمان می برد.

    2- به اشتراک گذاشتن آلبومی از تصاویر : 

    این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که " ارزش یک  عکس از هزار کلمه که نتوان با آن تصویری ایجاد کرد بیشتر است " ؟؟!!
    تصاویر می توانند در زمان برای شما صرفه جویی کنند مخصوصا مواقعی که نیاز به تولید محتوای با کیفیت در کمترین زمان دارید. بسته به فعالیت کسب وکارتان شما می توانید مجموعه هایی از عکس ها و تصاویر با عناوین مختلف ایجاد کنید.
    مثل پشت صحنه ای از فعالیت کارمندان و یا تصاویری از محصولات که افراد  در حال استفاده از آنها هستند.حتی اگر شما تصور می کنید توانایی تصویر برداری و عکاسی ندارید می توانید برای تولید محتوای تصویری خود شروع به جمع آوری تصاویر مرتبط با محصولات و خدمات خود کنید مثلا از مشتریان بخواهید تصاویر مربوط به محصول و یا خدماتی که از آنها استفاده کرده اند را به اشتراک بگذارند و نظرشان را نیز در یک خط بنویسند و شما آنها را در یک بلاگ جداگانه جمع آوری کنید.

    3- بازتاب نقل قول (comment) :

    امروزه قرار دادن نقل قول یا همان comment برای تصاویر و یا جملاتی که افراد به اشتراک می گذارند بسیار همه گیر شده و تبدیل به ویروسی شده است که در همه شبکه های اجتماعی نفوذ کرده است. مردم کامنت ها و پست ها را دوست دارند و آنها به اشتراک می گذارند شما هم می توانید از این فرصت استفاده کنید و موضوعی که می خواهید برای آن محتوا تهیه کنید و یا تصویر مربوط به آن را در یک پست وبلاگ قرار دهید، سپس ویدئویی و یا متنی در مورد اینکه چگونه از آن موضوع یا محصول در زندگی شخصی و حرفه ای خود استفاده کرده اید قرار دهید. نیازی نیست نظرتان خیلی طولانی و مفصل باشد فقط کافی است به گونه ای باشد که خواننده را تشویق به فکر کردن در مورد آن و استفاده از آن کند. در آخر با صفحه ای پر از نقل قول های دیگران در باره پست خود مواجه خواهید شد، آنها را جمع آوری کنید و از چکیده آنها محتوایی مختصر اما سریع تولید کنید.

    4- جمع آوری لینک های محبوب : 

    آغاز هر هفته گزارش ها و تجزیه تحلیل سایت و وبلاگ خود را بررسی کنید از 5 تا 20 تا لینکی که بیشترین بازدید را داشتند انتخاب کنید و به عنوان پربیننده ترین لینک های هفته در قالب یک پست در سایت قرار دهید. برای پیدا کردن این لینک ها نیاز به ابزاری مثل گوگل آنالیتیک دارید.

    5- بروزرسانی پست های گذشته : 

    یک ایده دیگر برای ایجاد محتوا در کمترین زمان، به روزرسانی یک پست که در گذشته به اشتراک گذاشته بودید و طرفدار زیادی نیز داشته است. پست های پرطرفدار گذشته را بروز رسانی کنید و همراه با آخرین بینش خود در سایت قرار دهید.
    به عنوان مثال شما در یک پست از یک محصول مثل نرم افزار حسابداری صحبت کرده اید و نرخ باز شدن و یا کلیک آن نیز بالا بوده. کافی است همان مقاله یا پست را بروز رسانی کنید و به ابتدای آن به همراه تاریخ روز چند جمله جدید و یا ایده خود و یا تجربه استفاده از آن را اضافه کنید. به این ترتیب با صرفه جویی در زمان محتوای جدیدی ایجاد کرده اید که همچنان خوانندگان خود را خواهد داشت و محتوای با کیفیتی نیز هست.

     بدیهی است که این ها تنها تعدا کمی از ایده ها و کلید های میانبر تولید محتوای با کیفیت در کمترسن زمان می باشد.اگر شما نیز ایده جدیدی برای تولید محتوای سریع دارید، خوشحال می شویم آن ها را با ما و دیگر خوانندگان در میان بگذارید و در قسمت نظرات وارد کنید.

  • 12 ایده برای محتوای خبرنامه بعدیتان

    اگر شما نیز از یک سری قاعده های روزمره و  تکراری که در نوشتن خبرنامه ها استفاده می شود تبعیت می کنید و از تکرار آنها خسته شده اید ، با کمی تغییرات در آن ها می توانید احساس بهتری از تبلیغات خود داشته باشید و شانس بیشتری برای جذب مشتریان بیشتر بدست آورید.
     
    ما در اینجا 12 ایده برای ایجاد محتوایی بهتر در اختیارتان گذاشته ایم. از آنها در خبرنامه بعدی که می خواهید به مشتریانتان ارسال کنید استفاده کنید و نتایج آن را با ما در میان بگذارید :
     
    1- پنج نکته جدیدی که اخیرا شما و تیم کسب و کارتان تجربه کرده اید را در اختیار مشتری قرار دهید.
    2- آخرین فعالیت، اخبار و جوایزی که شرکت شما ارائه داده است را نمایش دهید.
    3- اخبار روز مرتبط با کسب و کار خود را بررسی کنید و برداشت خود را به طور مختصر قرار دهید.
    4- یک مصاحبه تصویری برجسته از کارکنان متخصص خود قرار دهید.
    5- ویژگی های خیریه هایی که با آنها کار می کنید را قرار دهید.
    6- از سمینار های آنلاین محتوا تهیه کنید و آنها را در ایمیل خود قرار دهید.
    7- سه مطلب مهم در مورد کسب و کارتان را که ممکن است مخاطبان ندانند در اختیار آنها قرار دهید.
    8- لیستی از سایت ها، محصولات و مقالاتی که مورد علاقه کارمندانتان است را تهیه کرده و به اشتراک بگذارید.
    9- یک مجموعه فیلم و یا مقاله از تجربیات خود تهیه کنید و در اختیار مخاطبان قرار دهید.
    10- یک داستان کوتاه از تاریخچه شرکت و کسب و کار خود بنویسید .
    11- از مشتریان خود بخواهید 3 چیزی که دوست دارند در کسب و کار، محصولات و یا خدمات شما بهتر شود را بگویند.
    12- خلاصه ای از مقالات، تخته سیاه و هر جایی که محتوایی نوشته اید تهیه کنید و آن را در اختیار مشتری قرار دهید.

Go To
Page Size